دیکشنری
داستان آبیدیک
بریدن تب
english
1
general
::
fever alleviation
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بری الذمه شدن
بری الذمه کردن
بری بودن
بریات
بریات عمومیه
بریان
بریان شدن
بریان کردن
بریتانیا
بریتانیای کبیر
بریتانیایی
بریدگی
بریدگی سیاتیکی بزرگ
بریدگی سیاتیکی کوچک
بریدن
بریدن تب
بریده
بریده شدن
بریده گویی
بریدی بریده هرف زدن
بریش خندیدن
بریف خلاق
برین
برین صوت شناسی
بریکت
بز
بز گر کله رو گر می کنه
بز ماده
بز کوهی
بزاز
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید